تاریخ انتشارسه شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۸
کد مطلب : 1836

ریشه مشترک عدم مصرف کالای ایرانی

۰
plusresetminus
چند نفر از کسانی که امروز زبان به مذمت امثال جوانها، فرخ نژادها، مسئولان و دیگران می گشایند، در صورت فراهم بودن امکان فرصت مهاجرت، خود یا فرزندانشان در ایران ماندگار می شدند؟!
علی پاکزاد
علی پاکزاد
 
من در مسند قضاوت نیستم که بگویم کاری که سلبریتی هایی مانند  جوان ها، فرخ نژادها و حتی مسئولان در رابطه با ملیت گریزی انجام می دهند درست است یا غلط. نمی خواهم کسی را متهم کنم که اگر خواسته فرزندش در آنسوی مرزها متولد شود خیانتکار است، ولی به نظرم آنچه در این اتفاق از منظر اقتصاد اجتماعی اهمیت دارد ریشه مشترک این نوع رفتارها با نحوه برخورد ما با کالای ایرانی است.

در سالهایی که به عنوان یک روزنامه نگار اقتصادی شنونده گلایه های تولید کنندگان بوده ام، یکی از نقاط مشترک در گلایه های ایشان نوع نگاه مصرف کنندگان ایرانی به کالای ایرانی بوده. از منظر یک مشتری ایرانی کالا اگر منقش به عبارت تولید ایران باشد حتما بی کیفیت است در بعضی از موارد حتی اگر خلافش ثابت شود.

این نگاه از منظر برخی ریشه در فرهنگ سازی های دول استعماری از دوران قاجار دارد و یا دیگر دلایلی که دیگرانی گفته اند و طرح آنها در این مقال نمی گنجد. اما هرچه که ریشه ای نوع رفتار باشد همان است که سبب ایجاد تصویری مخدوش از ملیت و هویت ایرانی شده است.

ایرانی هایی که در سالهای قبل عادت کرده اند به کالای ایرانی اعتماد نکنند به مرور عادت به خودناباوری می کنند. ایرانی که تا دیروز تنها و تنها به برندهای خارجی اعتماد کرده و هرچه را که دسترنج هموطنش بوده با دیده تردید نگریسته به مرور خود را هم زیر سئوال برده و در مقایسه ای که متاسفانه بر مبانی ( در بسیاری موارد ) اطلاعات ناقص (مانند آنچه در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود) انجام میدهد خود را در مقابل یک خارجی حقیر دیده و به خودزنی مبادرت می ورزد.

روندی که در سالهای اخیر بسیار شاهد آن بوده و هستیم؛ از انتقاد به عادات بد و ناشایستی های اخلاقی شروع شد و امروز به شکل یک خودتخریبی همگانی هویت ایرانی بروزی عمومی یافته است. از منظر من که علاقه مند به مباحث اقتصاد هستم، به طور قطع  کسانی که تا دیروز از تولیدات ایرانی گریزان بودند، امروز به کوچکترین بهانه ای می توانند از ملیت خود هم ابراز بیزاری کنند. در این میان بدسلیقگی و ساده انگاری حاکم بر نگاه سیاست گذاران و عناصر فرهنگی در همافزایی با سیاه نمایی ناشی از جنگ جناحهای سیاسی چنان بستری فراهم ساخته که هیچ ایرانی را نمی توانیم بیابیم که حداقل یک بار به ارزشمند بودن هویت ایرانی اش مشکوک نشده باشد.

این روند در عمل خود تسهیل کننده فرار از میهن و سیل مهاجرتها می شود. مهاجرانی که ابتدا از هویت خود فراری اند ، آسانتر از خاک وطنشان می گریزند. تلخ تر آنکه اگر تا دیروز خود افراد دست به مهاجرت می زدند و در آنسوی مرزها سکنی می گزیدند، امروز همان افراد نسل آینده را قبل از تولد به مهاجرت وامی دارند. اگر تا دیروز از ایرانی بودن خود در آنسوی مرزها شرمنده نبودند، امروز هویت ایرانی خود را از هم پنهان می کنند. در تعبیری دیگر اما تلاش برای تولد فرزند در آنسوی مرزها، هل دادن نسلها به خارج از مرزها یا فرار از خود است و یک مهاجرت اجباری برای فرزندانی است که هنوز قدرت انتخاب ندارد.

بیاییم انصاف داشته باشیم، چند نفر از کسانی که امروز زبان به مذمت امثال جوانها، فرخ نژادها، مسئولان و دیگران می گشایند، در صورت فراهم بودن امکان فرصت مهاجرت، خود یا فرزندانشان در ایران ماندگار می شدند؟!

باور کنید، این یک بیماری همگانی است که باید درمان شود. هویت ایرانی و ملی ما مخدوش شده و تا زمانی که به بازسازی آن همت نگماریم و ایران را برای همه ایرانیان عزیز نسازیم و قداست ایران را برای همه ایرانیان فارغ از مذهب، قومیت،دیدگاه و جناح سیاسی از نو نسازیم؛ شاهد تداوم این فرارها و مهاجرتهای خودخواسته و اجباری خواهیم بود.

آری، تلاش برای تولد در آنسوی مرزها و کسب ملیتی دوگانه نوعی فرار از خود است که ما تنها بخش کوچکی از آنرا در رفتار چهره های شناخته شده و شاخص مشاهده می کنیم و گرنه این ویروس دامنگیر بخش زیادی از جامعه ایرانی شده و فقط در بخشی از جامعه فرصت بروز علائم بالینی داشته. بیماری نهان فرار از ملیت ایرانی که ساده ترین بروز آن فرار از کالای ایرانی است، متاسفانه سالهاست در تمامی ما نهادینه شده. باور کنیم این سلبریتی ها آیینه تمام نمای خود ما هستند فقط شاید هنوز علائم بیماری ما علنی نشده است.

علی پاکزاد

 

ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آخرین عناوین